مقدمه: آنچه که امروز پررنگتر از دیروز به عنوان چالش جدی در جهان مطرح است مسئله مهم و جدی فلسطینی است که نزدیک به هشت دهه در اشغال رژیم غاصب اسرائیل بوده است و در این بین شهدایی بسیاری را نیز به چشم خود دیده است اما اکنون فلسطین بیشتر از گذشته در تلاش است تا در مقابل ظلم ایستادگی کند و با بازپسگیری کشور از دست رژیم منحوس صهیونیست به حیات رژیم غاصب خاتمه دهد.
دستور قرآن در این مسیر این است استقامت داشته و ثابت قدم باشیم تا به نقطه نهایی برسیم چنانچه طبق دستور قرآن اگر در این مسیر ثابت قدم باشید خداوند شما را سیراب خواهد کرد که البته در این بین باید گفت رسیدن به قله نزدیک است اما باید دقت کنیم اتفاقات روزهای اخیر مخصوصا بمباران بیمارستان غزه چهره نفاق اسرائیل را از بین برد، حوادث اخیر به ویژه بمباران بیمارستان حقایق تزویر اسرائیل را برای کسانی که نفاق این رژیم را باور نمیکردند آشکار کرد که این امر قدمی بزرگی برای انزوای اسرائیل است. در طرح راهبردی مقام معظم رهبری، نابودی اسرائیل یک طرح است که باید برای تحقق آن برنامه ریزی و طراحی در نظر داشت و به خداوند توکل کرد.
از سوی دیگر باید به این نکته توجه داشت که خط درگیری ما با اسرائیل و صهیونیست خط درگیری و چالش اسلام ناب با استکبار است و در هر جنگی، یک رزمنده در ابتدا باید خط درگیری را بشناسد و بداند خط مقدم کجاست. باید بدانیم خط درگیری ما خط درگیری یهود با اسلام نیست البته یکی از محورهای تبلیغاتی یهودیان این است و نتانیاهو در یک مصاحبهای عنوان داشت که طرح آقای خامنه ای این است که یهود را نابود کند و مقام معظم رهبری در پاسخ نتانیاهو فرمودند که ما یهود ستیز نیستیم و در این شرایط شناخت درست و دقیق خط درگیری بسیار حائز اهمیت است و خط درگیری واقعی خط مستضعفین عالم با مستکبرین عالم و خط اسلام ناب با صهیونیست است زیرا ما امروز مسیحیان صهیونیست هم داریم و این فقط در مورد یهودیان مصداق ندارد.
راهبرد دیگر مقام معظم رهبری این است که فتح قدس به دست خود فلسطینیان باید رقم بخورد و این راهبرد بسیار مهمی است. رهبر معظم انقلاب تلاش دارند تا فهم جهانیان را نسبت به صهیونیست و بغض آنان رشد دهد؛ البته ادوات جنگی و موشک قدرت بازدارندگی دارد و قدرت قلبی به مجاهدان عالم میدهد و میگویند پایگاهی در جمهوری اسلامی داریم که ابرقدرت موشکی جهان است و موجب ایجاد رعب و ترس در دل دشمنان میشود اما قرار نیست که ملت فلسطین خود اراده نکنند.
طرح مقام معظم رهبری بر این نکته تاکید دارد که ملت فلسطین خود باید اراده کنند همانطور که اراده کرده و مقابل تحریمها ایستادگی کردند. مقام معظم رهبری در سخنرانی اخیرشان در جمع کنگره شهدای لرستان فرمودند «گویندگان اگر امروز از صبر و مقاومت مردم فلسطین سخن نگویند به ملت فلسطین ظلم کردهاند». باید از ملت مظلومی سخن گفت که سالها در مقابل رژیم اسرائیل ایستادگی و مقاومت کردهاند و با وجود اینکه در تحریم قرار دارند اما ایستادگی میکنند. ملت فلسطین قابل ستایش هستند چراکه در شرایط سختی زندگی میکنند و حتی از مقدمات اولیه زندگی محروم شدند به طوری که از دسترسی به آب سالم محروم بوده و آب به روی آنان قطع شده اما ملت فلسطین با تأسی به فرهنگ کربلا ایستادگی و مقاومت میکنند.
برای اطلاع از وضعیت روز جهانی درخصوص کشور فلسطین با دکتر سید عباس هاشمی عضو هیأت علمی گروه علوم سیاسی دانشگاه بینالمللی امام خمینی (ره) به گفتوگو نشستیم.
ابتدا درخصوص پیشینه فلسطین و اشغال آن توضیح بفرمایید:
مطالعه سیاست و روابط بین الملل مؤید این واقعیت مورد تأکید در نظریات استراتژیهای مطرح جهان است که منطقه غرب آسیا قلب زمین (هارتلند) است. این منطقه، مرکز اقتصادی، فرهنگی، دینی(خاستگاه هر سه دین الهی) جهان و در نتیجه دارای جایگاه ژئو استراتژیک بی مانندی است.
اهمیت این منطقه و راهبردی بودن آن از جهات گوناگون انگیزه های زیادی را برای قدرتهای خواستار هژمونی در دنیا ایجاد کرده و میکند. پیشتر اروپا و به ویژه بریتانیا و در دهه های اخیر، ایالات متحده ضرورت حضور مطمئن و مستمر خود در منطقه را احساس و مقدمات و لوازم آن را طراحی و طی فرایندهایی عملیاتی کردند که از جمله مهمترین این اقدامات تأسیس رژیم غرب بنیاد و جعلی صهیونیستی در منطقه بود که سرانجام در 1947 محقق شد.
درواقع این رژیم جعلی به بهانه های واهی مثلا حقوق بشری در امتداد طرح های کلی قدرتهای سلطه جوی سرمایه داری غرب و برای تضمین استیلای آن در منطقه ایجاد شد.
علت اشغال این کشور توسط رژیم غاصب صهیونیست چه بود؟
دلیل اصلی آن استمرار و افزونتر شدن انگیزه قدرتهای سلطه جو به دلیل بیشتر شدن اهمیت این منطقه است.
عامل مهم دیگر در این زمینه، عملکرد ضعیف نهادها و دولتهای وابسته عربی و اسلامی در قبال مسأله فلسطین بود، دراین راستا ایجاد و تشکیل دولتهای کوچک، متفرق، ضعیف و وابسته در منطقه، حلقه مکمل طرح کلی تضمین برتری و منافع غرب در منطقه بوده است. وجود همین دولتهای به شدت ناتوان و به لحاظ امنیتی و سیاسی وابسته، در واقع به نوعی موجبات ماندگاری و افزایش بیدادگری این رژیم را فراهم کرده و می کند.
ویژگی هویتی مردم ایران به درازای تاریخ، عدالت خواهی و حمایت از ستمدیده بوده و هست و این همه دلدادگی به اهل بیت (ع) و والاداشتن حادثه کربلا و شهیدان مظلوم آن هم تا حدود زیادی به همین عنصر هویتی مرتبط است. اکنون چه کسی است که در مظلومیت مردم فلسطین و شدت بیدادگری صهیونیستها نسبت به آنان تردید دارد؟
درخصوص وضعیت فعلی و طوفان الاقصی فلسطین توضیح بفرمایید:
این وضعیت درواقع ناشی از استمرار و تشدید فشارهای رژیم صهیونیستی و ناکامی تمام راههای مسالمت آمیز طی شده توسط رهبران فلسطین و برخی کشورهای عربی است. نقشه اقدامات صهیونیستها در گسترش شهرکسازی و اشغال سرزمینهای فلسطینیان از 1947 تا امروز گویای وضعیت فاجعه بار فلسطینیان داخل این سرزمین است. هیچ یک از مذاکرات و طرحهای سازش نتوانسته جلوی زیاده خواهی و تهاجم صهیونیستها را بگیرد. این ناامیدی جانکاه و استمرار بیدادگری و جنایت صهیونیستها و حمایتهای غرب، طبعا منجر به طوفان خشم و خیزشی شده که در این مرحله با عنوان "الأقصی" به وسیله ی مردم فلسطین با مرکزیت غزه ساماندهی و اجرا شده است.
چرا حمایت از فلسطین برای ما اهمیت دارد؟
اولین مسئله بعد انسانی این امر است چنانچه سالهاست که غرب به بهانه حقوق بشر و مسائل انسانی، خود را ملزم و متعهد به حمایت همه جانبه و رسمی از صهیونیستها میداند و این روزها شاهد سفر و اعلام حمایت دولتهای غربی و سرازیر کردن اقلام پشتیبانی لجستیک، نظامی و... آنها به اسرائیل هستیم.
آنها حمله متجاوزانه و سبعانه صهیونیستها به غزه را "دفاع از خود" تلقی و اعلام می کنند درحالی که اگر به یهود ظلمی هم شده باشد، که قطعا در حد اندازه اعلام شده نبوده، از ناحیه خود غربیها و در اروپا بوده و چنانچه قصد دلسوزی دارند باید در همان غرب، یعنی محل ظلم و با تحمیل هزینههای اسکان و... به همان مردم ظالم، دلسوزی کنند اما غرب صهیونیستهای به دور از هرگونه احساس انسانیت و ترحم را به جان مردم منطقه ما و خصوصا مردم فلسطین انداخته و از آنان کاملا حمایت می کند. در چنین وضعیتی چرا نباید به ستمدیدگان واقعی یعنی مردم فلسطین که به انحاء مختلف مورد ظلم و جنایت قرار گرفته اند به دلایل انسانی حمایت کرد؟
دومین مسئله حمایت از فلسطین بحث ایمانی و عقیدتی است، همه ستمدیدگان غزه مسلمان هستند. در دین ما آموزهای استوار در مورد لزوم حمایت از مظلوم، حتی صرفنظر از مسلمان و غیر مسلمان بودن آنها، وجود دارد که در این بین طبق حدیث پیامبر(ص) مبنی بر «مَنْ سَمِعَ رَجُلاً یُنادِی یا لَلْمُسْلِمِینَ فَلَمْ یُجِبْهُ فَلَیْسَ بِمُسْلِم»؛ "کسى که صداى انسانى را بشنود که فریاد مىزند: اى مسلمانان به دادم برسید و کمکم کنید، کسى که این فریاد را بشنود و پاسخ نگوید، مسلمان نیست." و طبق این حدیث، مردم فلسطین که مسلمان بوده و سالها تحت بیرحمانه ترین ستمها بوده و هستند از سوی دیگر ویژگی هویتی مردم ایران به درازای تاریخ، عدالت خواهی و حمایت از ستمدیده بوده و هست و این همه دلدادگی به اهل بیت (ع) و والاداشتن حادثه کربلا و شهیدان مظلوم آن هم تا حدود زیادی به همین عنصر هویتی مرتبط است. اکنون چه کسی است که در مظلومیت مردم فلسطین و شدت بیدادگری صهیونیستها نسبت به آنان تردید دارد؟
سومین علت حمایت از این کشور مربوط به مسائل راهبردی است. تجربه زیستن در منطقه غرب آسیا و شمال آفریقا یک واقعیت و حقیقت مسلم را به اثبات قطعی رسانده است که با وجود رژیم اسرائیل، هیچ دورنمای قابل اطمینانی از صلح و آرامش مستمر و عادلانه در منطقه امکان ندارد. همانگونه که پیشتر معروض شد، اسرائیل اساسا برای استمرار طرح کلی ناامن و متفرق نگه داشتن منطقه و متکی نگهداشتن امنیت آن به استمرار وجود و سیطره بلامنازع غرب بوجود آمده است. اکنون که عملیات پیاپی نیروهای فلسطینیِ ناامید از روشهای ذلت بار پیشین و دست شسته از جان، این موجودیت اساسا ضد آرامش را دچار تزلزل کرده اند، حمایت از آنان به لحاظ راهبردی و برای تضمین یک صلح فراگیر و پایدار در منطقه نه تنها موجه، بلکه بایسته است و باید گفت آرامش و صلحی که قاعدتا آرزوی هر انسان و شهروند صلح طلب واقعی ساکن این منطقه و البته کل جهان است.
ضمن تشکر از وقتی که برای مصاحبه گذاشتید، در پایان اگر نکته خاصی مدنظر شماست بفرمایید:
رسالت جامعه دانشگاهی به عنوان پایگاه فرهیختگان و نیروهای آگاه و پیشرو جامعه، علاوه بر وظیفه عام انسانی، پیشقدم بودن در عدالتجویی و دادخواهی و روشنگری در مورد واقعیات منطقه و فلسطین، به ویژه اتفاقات اخیر است. وجدان انسانی و وظیفه ی دانشگاهی و روشنگری بر لزوم تبیین انگیزهها و عملکرد به شدت ضد انسانی و ضد اخلاقی صهیونیستها و حامیان غربی آن تأکید دارد.