درج شده توسط:

رئیس دانشگاه بین المللی امام خمینی (ره) در همایش بین المللی ایران و ایران شناسی در تاریخ و فرهنگ عربی:

نام ایران در تاریخ و فرهنگ عربی همچون خورشیدی تابان است.

30 Oct 2024

کد خبر : 11803339

تعداد بازدید : 207

رئیس دانشگاه بین المللی امام خمینی (ره)  در همایش بین المللی ایران و ایران شناسی در تاریخ و فرهنگ عربی اظهار کرد: همایش بین المللی ایران و ایران شناسی در تاریخ و فرهنگ عربی با وجود مشکلاتی که در کشور ایجاد گردید اما با عظمتی مثال زدنی برگزار شد و این سیاست دانشگاه بود چرا که دانشگاه بین المللی امام خمینی  (ره) برای داد و ستد علمی اهمیت ویژه‌ای قائل بوده و ظرفیت های بسیار بالایی را داراست.

دکتر سید علی قاسم زاده در این همایش ابتدا ضمن سپاسگزاری از همه استادان و دانشجویان و محققان و پژوهشگران شرکت کننده در این همایش بین المللی بیان داشت: از گروه زبان و ادبیات عرب و دست اندرکاران دبیران علمی و اجرایی همایش و همکارانشان تشکر می کنم که علی رغم مشکلات این روزها، رنج برگزاری این همایش را برخود هموار کردند.

رئیس دانشگاه بین المللی امام خمینی (ره) در همایش بین المللی ایران و ایران شناسی در تاریخ و فرهنگ عربی اظهار کرد:  این همایش در راستای ماموریت های دانشگاه بین المللی امام خمینی(ره) طراحی شد و علی رغم موانع و مشکلات امروزه، عزم جزم همکاران ما در دانشگاه باعث برگزاری این همایش ارزشمند شده است. در این همایش برای نخستین بار از هفت کشور خارجی مقاله داشته ایم و از این منظر چنین همایشی در حوزه علوم انسانی در دانشگاه برگزار نشده بود و از این بابت جای تشکر و توجه دارد. برای اینکه این همایش رنگ و بوی علمی دارد بنا بر وظیفه ای که برعهده بنده گذاشته شد چند دقیقه ای درباب نفوذ زبان و ادبیات فارسی و بویژه شاهنامه فردوسی در حوزه پژوهش های جامعه عرب زبان می پردازم.

وی با اشاره به اینکه ادبیات تطبیقی بهترین بسترها برای مطالعه و پژوهش میزان تاثیر و تاثر و حتی جهان فکر و اندیشه و احساس و عاطفه ملت ها آماده کرده است، تاکید کرد: نظریه های کارگشا و مهمی چون بینامتنیت و گفت و گوی بین متنها نه تنها در دل آثار متقدم و متاخر یک ملت کاربرد دارد و برای تحقیق و تامل در آثار ادبی بین ملتها نیز کارایی دارد؛ اما تفاوت مطالعات تطبیقی با مطالعات در ادبیات ملی این است که زمینه های آغازین پیوند بین فرهنگ و تفکر و ادبیات باید بازنشناسی شود و علاوه بر مناسبات سیاسی و اتفاقات فرهنگی و تاریخی و... مسیرهایی که موجبات آشنایی و تاثیر و تاثر را آماده می کند شناسایی شود و ترجمه یکی از مهمترین و گستره ترین حوزه مناسبات ادبی را مهیا می سازد.

دکتر سیدعلی قاسم زاده در ادامه بیان داشت: مثلا در ادبیات عرب و فارسی که موضوع بحث ماست؛ نهضت ترجمه و نقل علوم كه در نخستین دوره های اسلامی)اواخر قرن دوم و اوایل قرن سوم( توسط ایرانیان پدید آمد، عامل بسیار مؤثری در انتقال آثار علمی و ادبی ایران به فرهنگ و زبان عربی شد. فرهنگ و تمدن چند هزارساله ایرانیان و بی تجربگی اعراب در زمینه فرهنگ و تمدن و نیاز آنان به گنجینه های حکمت و علم ایرانیان و همچنین اقبال فراوان عرب به زبان و ادبیات فارسی و مخصوصاً حکمت های ایرانی، باعث شد نهضت عظیم و دستردهای درجهت ترجمه آثاری كه بیانگر فرهنگ و تمدن ایرانیان بود، صورت پذیرد و ایرانیانی كه از تاریخ و فرهنگ ایران دانشهای ایرانی اطلاع كافی داشتند و زبان عربی را نیز فراگرفته بودند، در این امر پیشگام دیگران محسوب می شدند. ملک الشعرای بهار در این باره آورده است: «انگیزه ایرانیان در این نهضت از یک سو باعث احیای آثار و مفاخر آبا و اجداد خود و از سوی دیگر موجب اثبات فرهیختگی و نشان دادن فضایل علمی و فرهنگی ایران در تاریخ بود؛ چراكه تحمل تحقیر و توهین های حکومت بنی امیه به ایرانیان باعث شد شاعران و نویسندگان بکوشند به هر تدبیر، نادرستی این رفتارهای بنی امیه را آشکار سازند. علت این امر هرچه كه بود، برای زبان و فرهنگ عربی نتایج ارزنده داشت؛ زیرا از یک سو بر غنای زبان عربی افزود و از سوی دیگر موجب آمیزش زبان و فرهنگ عربی و ایرانی شد.»

وی اضافه کرد: اغلب آثار حکمی خسروانی ایرانیان از زبان پهلوی به عربی برگردانده شد و کم کم به آثار فاخری چون آثار حماسی ایرانیان چون شاهنامه رسید. فردوسی در کنار شعرایی چون خیام و مولوی و سعدی بیشترین نفوذ را داشتند.

وی ادامه داد: در بین آثار ادبی ملت ها آثار حماسی زنده ترین آن آثار به شمار می روند و مستقیم به فرهنگ و تمدن و اداب و رسوم و اندیشه و احساس ملی وابسته است و اشاره دارد. حماسه ها معمولا ارگانیک ترین یا طبیعی ترین و جدی ترین آثار ادبی و میراث تمدنی و فرهنگی یک ملت به شمار می آیند و هم معیار سبقه و قدمت تمدنی و تاریخی یک ملت است و هم ابزار شناخت همه جانبه فرهنگی و بر این اساس ملی ترین و  هویت ساز ترین اثر در ادبیات هر ملت است. از این رو حماسه غالبا در بین ملت های رنگ و بوی هویتی دارد و بازنگری و تحقیق درباره آنها همواره هدفمند بوده و هست یا از روی تعصب و حمیت یا از روی کنجکاوی و جستجو و یا از روی حسادت و دشمنی یا به قصد نزدیکی و تقریب فرهنگی و تمدنی بدان روی آورده می شد.

رییس دانشگاه بین المللی امام خمینی(ره) خاطرنشان کرد: شاهنامه، حماسه ملی ایرانیان، برخلاف آنچه مشهور شده و برخی دوست دارند که بدان تنها بعد هویتی دهند، بعد عمیق دیگری دارد و آن هم وجه حکمی آن است، اثری حکیمانه و فضیلت محور که غالبا از دید محققان غربی و بیگانه مغفول مانده یا عامدانه بدان پرداخته نشده است. ولی شگفت آن است که  محققان عرب زبان به این وجه برجسته نیز باور داشته اند و بدان تصریح کرده اند و حاکمان عرب نیز برای وجوه حکیمانه آن به شاهنامه توجه ویژه می کردند.

ایشان افزودند: اساسا بحر متقارب شاهنامه مختص شعر فارسی است که برای اشعار رزمی استفاده می شد و در ادبیات عرب سابقه نداشت و از قرون هشتم تمایل به اقتباس از فردوسی و وزن و سبک شاهنامه در ادبیات عرب رایج شد. آغاز این آشنایی و سپس تاثیر با ترجمه ابوالفتح بن علی بن محمد بنداری اصفهانی (زاده ۵۸۶ هجری قمری) از شاهنامه  به عربی  بوده است. ترجمه عربی شاهنامه را در سال ۶۲۰ هجری قمری آغاز کرد و توانست در دوسال آن را به نثر درآورد. این ترجمه نقطه آغاز مهمی است که فردوسی و حماسه شاهنامه را به ادبای عرب معرفی کرد. پس از او عبدالوهاب العزام، ادیب اهل مصر مقدمه و شرحی بر ترجمه بنداری نوشت و در کشور مصر منتشر کرد. اثر العزام اولین تلاش جدی پژوهشگران عرب برای شناساندن فردوسی در کشورهای خود بود. پس از العزام، سمیر مالطی بخشی از داستان‌های شاهنامه را به نثر عربی برگرداند. ترجمه او در سال ۱۹۷۷م  در کتابی با عنوان «شاهنامه حماسه بزرگ ایرانیان» از سوی انتشارات دار العلم در بیروت چاپ و منتشر شد.

شماری از ادبای عرب از جمله محمد الفراتی، محمد غنیمی هلال، امین عبدالمجید البدوی نیز شاهنامه را به عربی ترجمه کرده‌اند. پس از آنها بدیع محمد جمعه و محمدنور الدینف شاهکار فردوسی را به صورت نثر عربی درآورده و همراه با سروده‌هایی از شاعران ایرانی در کتابی با عنوان «سیری در باغ‌های ادبیات فارسی» در سال ۲۰۱۳ در مصر منتشر کردند.

وی در ادامه اشاره نمود: همچنين از جمله پژوهشهايي كه در اين راستا انجام شده است ميتوان به كتـاب هـاي « دراسات في الشاهنامة» از طه ندا؛ « القصة في الأدب الفارسي و جولة في الشاهنامة» اثـر امين عبد الحميد بدوي؛ «الشاهنامة، ملحمة الفرس الكبري» از سمير مالطي؛ و«ملاحم و اساطير خالدة: جلجامش-الشاهنامة»، از كامل مجدي اشاره كرد. برخی از محققان و پژوهشگران معاصر عرب شاهنامه را با نگرش تطبیقی در رده حماسه های بزرگ یونانی و رومی قرار دادند و برخی حتی فراتر از آنها. البته مخالفانی هم وجود دارند که با دیده تردید به شاهنامه می نگرند.

دکتر قاسم زاده در پایان گفت: نام ایران در تاریخ و فرهنگ عربی همچون خورشیدی تابان است و امید که محققان در پژوهشی مستقل نگاه محققان عرب زبان را به شاهنامه فردوسی تحقیق و تدوین کنند.

گفتنی است همایش بین المللی؛ ایران و ایران شناسی در تاریخ و فرهنگ عربی (ایران والدراسات الإيرانية في التاريخ والثقافة العربية) صبح روز چهارشنبه ۹ آبان‌ماه با حضور دکتر قاسم‌زاده رئیس دانشگاه و جمعی از پژوهشگران، استادان و دانشجويان علاقه‌مند حوزه زبان و ادبیات فارسی و عربی در دانشگاه بین‌المللی امام‌خمینی(ره) برگزار شد.

ايران و ایرانیان در متون تاریخی و جغرافيایی عربی، ايران و ایرانیان در متون دینی و فلسفی عربی، ایرانشناسی درجهان اسلام، معرفی ایرانشناسان عرب، ایران در دوران باستان،‌ تعامل ادبی ایرانیان و عرب‌ها و همچنین تعامل فرهنگی ایرانیان و عرب‌ها، از مهمترین محورهای این همایش است که در ۵ پنل‌ تخصصی با حضور نویسندگان مقالات منتخب و پژوهشگران این حوزه، نقد و بررسی شد.

افزودن نظرات